ناتوانی در عزل مدیران نشانه چیست؟

به گزارش وبلاگ اخبار جدید، دنیای اقتصاد نوشت: یکی از دستاورد های عصر حاضر تفکیک مدیریت از مالکیت بوده است که زمینه ظهور شرکت های بزرگ و توسعه کسب و کار را فراهم ساخته است.

ناتوانی در عزل مدیران نشانه چیست؟

بر همین اساس سهامداران و صاحبان شرکت ها و کسب و کار ها با مکانیزم های پیش بینی شده در قانون نسبت به استخدام و به کارگماری مدیران بر اساس اصل نمایندگی اقدام می نمایند. مدیران به عنوان نمایندگان سهامداران نسبت به مدیریت شرکت با هدف خلق ثروت بیشتر اقدام و بر همین اساس از پاداش و مزایای مصوب صاحبان شرکت منتفع می شوند.

حال اگر این رابطه نمایندگی به علت عملکرد ضعیف، تخلف مدیران، موانع قانونی یا انحراف عملکرد به نفع سهامداران خاص و... با مشکل روبرو شد، سهامداران به وسیله راه چاره های پیش بینی شده در قانون نسبت به عزل مدیران اقدام می نمایند. به این ترتیب در شرایطی که سلامت، شفافیت و نظارت برقرار است، انتخاب و عزل مدیران امری معمول، آسان و معین است.

اما در واقعیت همواره چنین نیست و گاهی سهامداران متوجه می شوند تغییر مدیران به سادگی و متناسب با سرفصل های قانونی ممکن نیست! چه عواملی تغییر مدیران را با چالش روبرو می سازد؟

1) عملکرد پیروز و دستاورد های حقیقی و واقعی مدیران در عرصه رقابت، شرایطی را رقم می زند که عزل آن ها سازمان را با دشواری های رقابتی و سودآوری روبرو می سازد.

2) مدیران با سیاسی کاری و توسل به نهاد های فراقانونی، با تطمیع و نفوذ در ارکان فاسد آن ها و به تبع آن فشار بر سهامداران، هزینه عزل خود را برای سهامداران بالا می برند.

3) فساد های گسترده ای اتفاق افتاده است و تغییر مدیران پیش از زمان بندی اجرا شده برای برطرف و رجوع فساد یا فرار از عواقب آن، کوشش برای ممانعت از تغییرات مدیریتی را به هر قیمت لازم می سازد.

4) مدیران با شبکه سازی از گروه های ذی نفع اعم از مشتریان بزرگ و تعریف منافع مجذوب کننده برای آنها، به نفوذ، ایجاد و تعمیق روابط به وسیله مشتریان برای حفظ و ماندگاری خود کوشش می نمایند.

5) مدیران با حساب سازی و به کارگیری شگرد های مالی، پیروزیت های حباب گونه، صوری، پرریسک و کوتاه مدتی را برای فریب سهامداران به نمایش می گذارند تا از این طریق آن ها را برای ماندگاری خود ترغیب نمایند.

6) با طرح ریزی عملیاتی پیچیده به نفع سهامداران خاص و بزرگ، کوشش می نمایند نظر و حمایت آن ها را جلب و منافع بیشتری برای آن ها فراهم ساخته و به وسیله این گروه، سهامداران دیگر را تحت فشار قرار دهند.

7) با ایجاد بحران های ساختگی یا در مواردی حتی واقعی، بعلاوه ایجاد ذهنیت وجود بحران قریب الوقوع مانند کاهش سودآوری یا ریزش مشتریان و... نسبت به فریب و ترساندن سهامداران از آینده سازمان اقدام و زمینه ابقای خود را فراهم می سازند.

8) با تقلب و سوءاستفاده از قوانین و فرصت های قانونی نسبت به طولانی تر کردن دوره مدیریت خود اقدام می نمایند.

زمانی که یک سازمان قادر نیست به وقت لازم و ضرورت مدیران خود را تغییر دهد، نشانه آن است که یک یا ترکیبی از موارد فوق اتفاق افتاده یا در حال وقوع است. بر همین اساس تجربه جهانی راه چاره های موضوع را در استقرار کامل حاکمیت شرکتی قرار داده است.

وقتی فرآیند آسان، شفاف، پیش بینی شده و استاندارد انتخاب و عزل مدیران با وقفه، چالش و پیچیدگی روبرو می گردد این یک زنگ خطر برای سهامداران و دیگر ذی نفعان است.

در جوامع دموکراتیک از جمله سازمان به عنوان یک نهاد اجتماعی، چنانچه قادر نباشید افراد منتخب را بر اساس یک مکانیزم شناخته شده و رسمی و قانونی، عزل کنید نشانه یک بیماری، خطر و بحران است. هر یک از عوامل برشمرده شده با قوت و ضعف خود، باید سهامداران و ذی نفعان را هوشیار و حساس سازد که منافع و منابع در خطر سوءاستفاده افراد و گروه ها قرار گرفته و ریسک های سازمان در حال افزایش است.

اما برای شناخت آن نشانه های سازمانی وجود دارد از جمله :

1) دوره حضور مدیران در یک سازمان طولانی گردد. تجربه و خرد بشری نشان می دهد که دوره های 4 تا 5 سال برای پیشبرد اهداف و برنامه کافی و مطلوب است. زمان های بیش از این دوره به علت احتمال افزایش فساد و ناکارآمدی و... هزینه های بیشتری از منافع در پی خواهد داشت.

2) سیاسی کاری و اقدامات مدیران سازمان به حد قابل توجهی و خلاف عرف کسب و کاری به صورت نهان و آشکار افزایش یابد.

3) نهاد های نظارتی و کنترلی سازمان به لحاظ ساختاری، فرآیندی و مدیریتی تضعیف و تحت نفوذ و اعمال قدرت خارج از چارچوب مدیران درآیند.

4) انحراف ویژه ای در کسب و کار و استراتژی ها و... به منظور چرخش به نفع ذی نفع و مشتری خاصی صورت گیرد.

5) حساب سازی، مانور ها و انحرافات مالی و حسابرسی معنا داری در گزارش های دوره ای و موردی ارائه گردد.

6) بحران هایی بروز کند یا وجود آن ها به وسیله مدیران ترویج و تبلیغ گردد.

7) جلسات و مجامع قانونی در زمان بندی مقرر انجام نشده یا بر اساس مسائل مبهم و غیر شفاف لغو گردد.

8) ردپای افراد سیاسی و صاحب قدرت به صورت نامتعارفی در سازمان گزارش گردد یا مدیران سازمان در محافل غیرمرتبط با کسب و کار حضور فعال یابند.

9) فساد های مالی، اخلاقی و... به وقوع پیوسته و فراوانی و شدت آن نسبت به دوره های قبلی افزایشی باشد.

10) برخورد مدیران سازمان با فسادها، سوءاستفاده ها و انحرافات و... سطحی، غیر بازدارنده و همراه با لاپوشانی و سکوت و برخورد با منتقدان و مصالحان همراه گردد.

11) ایجاد سیستم های فناورانه، فرآیند های دقیق و شفاف، به کارگیری نیروی انسانی با دانش و تجربه و مستقل و دیگر زیرساخت ها سلامت کاری سازمان به تعویق افتاده، مخدوش شده یا به کلی تعطیل گردد.

اگر نمی توانید مدیران را به راحتی عزل کنید، این نشان دهنده تبی است که از یک بیماری خطرناک تر حکایت دارد.

منبع: فرارو

به "ناتوانی در عزل مدیران نشانه چیست؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "ناتوانی در عزل مدیران نشانه چیست؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید