پنجشنبه بازار موزه فرهنگی به جای مانده از دوران کهن در میناب
به گزارش وبلاگ اخبار جدید، بازار هفتگی که در شهرستان میناب برای عرضه تولیدات سنتی و خانگی و... در روزهای پنجشنبه برپا می شود به پنجشنبه بازار معروف است.
در مرکز شهر میناب در زمینی به وسعت تقریبی هزار مترمربع در مجاورت بین میدان مرکزی شهر از یک سو و بازار اصلی و سرپوشیده و بازار روز میناب از سوی دیگر هر هفته در روزهای پنجشنبه، بازاری محلی برپا می شود.
مدخل اصلی ورود به این حوزه ضلع شاقتصادی بازار است که نخستین بانک ملی میناب نیز در کنار همین ورودی به بازار بنا شده است. بازار اصلی در این بخش روباز و بدون سقف و حتی سایه بان است.
شکل بازار به صورت یک راهروی نسبتاً باریک و ورودی و یک راهروی خروجی است که درنهایت به کوچه های شهر ادامه پیدا می کند.
زمانی در این بازار سنتی، انواع صنایع دستی این شهر جنوبی عرضه می شد ولی حالا، به غیر از سبزیجات و میوه های بومی، کالاهای جدید در آن به فروش می رسد.
اصلی ترین فروشنده این بازار، زنانی هستند که برقع به صورت زده اند، پوششی سنتی که از ورای آن فقط می توان چشم های درخشان زنان جنوبی را دید.
برخی از این زنان می گویند از کودکی به همراه مادرشان به این بازار می آمدند، آن ها مجبور بودند مسافت طولانی پیاده یا با شتر به این بازار بیایند و هم اکنون که خود مادر و مادربزرگ شده اند باز هم روزهای پنجشنبه به اینجا می آیند.
کار و کسب آن ها هم متفاوت است. از انبه های پاکستانی و تنباکوهای برازجان تا لباس های محلی.
اکثراً پسری از بستگان را در نزدیکی خود دارند که در مواقع لزوم مثل حمل ونقل اجناس، کمکشان می کند.
در بازار، از دختران فروشنده 10 ساله تا زنان 60 ساله را می توان دید که اکثراً با لباس های رنگارنگ محلی آمده اند. اینجا همه، همدیگر را خوب می شناسند و جایشان در هر هفته، مشخص است. به این ترتیب نظمی در بازار به وجود می آید که به راسته مشهور است.
بخشی از بازار به فروش خواروبار اختصاص دارد و در قسمت های نزدیک تر به رودخانه، لباس می فروشند، البته در برخی از این غرفه ها، مردان راه ندارند، چون لباس های مخصوص زنان در آنجا عرضه می شود.
بازار دام و طیور و ماهی دام و طیور در بخش دیگری از این بازار مکاره فروخته می شود. فروشندگان این بازار، مردهایی هستند که اکثراً میان سالی را پشت سر گذاشته اند و حالا به نظر می رسد برای ایام سکون و آرامش خود، معامله مرغ و خروس و بزغاله را پیشه کرده اند.
خروس های لاری بلندقامت، در بساط آن ها خودنمایی می کند. کبوتربازها هم قفسه های فنسی خود را چیده اند.
کمی آن طرف تر، بازار ماهی میناب است. بازاری در ساختمانی سرپوشیده که می شود گفت بازار دام و طیور و ماهی کاملاً از پنجشنبه بازار سنتی جداست، این کار را 35 سال پیش، شهرداری انجام داده تا از گسترش بیماری های مشترک بین انسان و دام، جلوگیری کند.
بازارهای هفتگی زیادی در سراسر کشور وجود دارد ولی در پنجشنبه بازار میناب بیشتر کالاهایی که عرضه می شود بومی، سنتی و دست ساخته است (ازجمله صنایع نخیلاتی، پوشاک سنتی، صنایع دستی سفالی) و تنوع از لحاظ انواع محصولات در این بازار بسیار است.
از دیگر مزایای این بازار اشتغال زنان است به طوری که شمار زیادی از تولیدکنندگان و فروشندگان را زنان در رده های سنی مختلف تشکیل می دهند.
ازدیگر خصوصیات این بازار مبادله کالا با کالا در آن است که هرچند امروزه کمتر از گذشته است. دیگر اینکه در این بازار با اینکه فروشندگان دارای غرفه نیستند اما بر اساس تفاهمی که باهم دارند هر پنجشنبه سرجای خود به فروش محصولات خود می پردازند و از همه جالب تر اینکه این بازار بر اساس تفاهم خود فروشندگان به قسمت های مختلف تقسیم شده و جایگاه هر صنف مشخص است به این معنا که در هر قسمت که به آن راسته می گویند یکسری محصولات مشخص فروخته می شود مثلاً بازار زری فروشان که بافندگان زری های خود را در آن می فروشند.
صنایع دستی در پنجشنبه بازار
پنجشنبه بازار میناب از گذشته های دور تا به امروز محل عرضه صنایع دستی، تولیدات سنتی و خانگی بوده است و انواع صنایع دستی حصیری، بافتنی، سفالی و ... به چشم می خورد.
از جمله صنایع دستی سفالی که درگذشته در پنج شنبه بازار میناب عرضه می شد می توان به جهله (نوعی کوزه)، کوار، گراشی، اشترگلی (اشترکو)، گشته سوز و ... اشاره کرد.
از محصولات حصیری می توان به سبد، بادبزن، تک (نوعی زیرانداز)، درپوش کوزه، گلدان حصیری، ظرف میوه، ظرف نگهداری نان و قفس پرندگان نام برد.
برقع، گلابتون دوزی و زری دوزی لباس ها و شلوارهای سنتی هم از صنایع دستی منحصر به فرد جنوب ایران است که در این بازار همواره عرضه می شد.
تاریخچه پنجشنبه بازار میناب
مردم شناسان می گویند صدها سال قبل در روستاهای شهرستان میناب نوعی بازار انحصاری به وجود آمده بود به این ترتیب که صنعتگران هر روستا موظف بودند فقط یک کالای انحصاری تهیه کنند و در روز پنج شنبه همه روستاییان محصولات خود را به شهر می آورند و در پنجشنبه بازار میناب به صورت پایاپای و یا خریدوفروش عرضه می کردند.
مثلاً مردم روستای شهوار فقط صنایع سفالگری برای شهرستان، استان، جزایر خلیج فارس و کشورهای حاشیه خلیج فارس تهیه می کردند، روستای بهمنی به همان ترتیب فوق، سینی (سپ) تهیه می کردند، بادبزن کاری از روستای قاسم جلالی، صندوق لباس (کنتله) کاری از روستای چلو و ... بود. پس وجود همین بازارها، آن ها را تشویق می کرد که از لحاظ خلق ابتکارات و مهارت ها سرآمد دوران خود شوند.
برخی از تاریخ شناسان می گویند این بازار متمرکز از پنج قرن پیش تا به امروز در این منطقه تشکیل می شده، و در سال های اخیر، کارکرد آن تغییر کرده است. یعنی از بازاری برای عرضه صنایع دستی، به بازاری محلی و هفته ای تغییر ماهیت داده که در آن، برخی از کسبه محلی برای خود، منبع درآمدی ساخته اند. این بازار عموماً از صبح تا اندکی پس از ظهر، برقرار است.
مارکوپولو توریست ونیزی در سال 1272 میلادی برای اولین بار به هرمز قدیم (میناب) رسید و از آبادی و رونق تجارت این شهر تعجب کرد و در سفرنامه خود نوشت اگر جهان انگشتری باشد، هرمز (میناب) نگین آن است و میناب را به عنوان شهری آباد و با بازارهای پررونق در شمال خلیج فارس یادکرد.
در سفرنامه مارکوپلو آمده است هرمز (میناب) بندری خوب دارد و همه بازرگانان از همه بخش های هندوستان با کشتی هایشان به اینجا می آیند و ادویه و سایر کالاهای تجاری می آورند و آن ها را در پنجشنبه بازار به مردانی می فروشند. هرمز (میناب) واقعاً شهری است متنوع وپرتجارت.
ادریسی جغرافیدان عرب درباره بندر هرمز (میناب) می گوید: خانه ها از سنگ ساخته و گچ کاری شده بودند و برخی خانه ها هفت طبقه بودند و در بازار این شهر انواع میوه و سبزی پیدا می شد، حتی میوه هایی که فصلشان نبود از کشورهای دیگر آورده بودند.
اما این رونق و آبادانی در طول تاریخ دستخوش یورش ها و جنگ های داخلی قرار گرفته و آن گونه که در تاریخ آمده در سال 1300 میلادی با به قدرت رسیدن امیربها الدین عیاض به علت دخالت مأموران کرمان و فارس در امور داخلی هرمز میناب که تقریباً مستقل بود و تحریک حاکمان هرمز به جنگ علیه یکدیگر و از طرفی حمله مکرر سواران تارتار و بیم از حمله تیمور به بندر هرمز میناب موجب شد تا با خرید جزیره جردن هرمزجدید از حاکم فارس، تمام امور اداری تجاری از هرمز میناب به این جزیره انتقال پیدا کند و نام هرمز به جای جردن به کار برده شود.
اما با وجود همه این تغییرات پنجشنبه بازار میناب با قدمتی چند صد ساله، خود هنوز یکی از بازارهای مهم محلی از دوران گذشته به جا مانده است. این بازار در سال های نه چندان دور نمایشگاهی بود از انواع کارهای دستی، هنری و فرهنگی شرق هرمزگان، کمتر جایی در ایران می توانید پیدا کنید که در یک روز یکجا شاهد چنین تنوع کالاها که هنر دستان زنان و مردان بومی آن منطقه باشد.
اینک نیز پنجشنبه بازار یکی از فضاهای دیدنی و مهم شهر میناب است که با فعالیت اقتصادی مردم درآمیخته است فقط از نظر گونه های مختلف کالا محدودتر شده و جای خود را به کالاهای ماشینی و مصنوع و وارداتی داده است.
زندگی شهری و ارتباط مردم شهرنشین و روستائیان، ورود کالا و اجناس و در پی آن افکار و اندیشه های جدید تغییر و تحول و دگرگونی و در واقع در هم پاشی نظام ارزشی والگوهای تولید و مصرف در بروز و ظهور این پدیده بی تأثیر نبوده است.
کارکرد برخی مشاغل اکنون کم رنگ شده است و بازار گذشته خود را از دست داده است و کسی تمایل چندانی به حفظ آن ها ندارد. منسوجات و پارچه هایی از قبیل لنگ و چادرشب که در گذشته بسیار طرفدار داشت از این گونه اند.
همچنان که بنیان های اقتصادی و اجتماعی جامعه تغییر یافته است و نظام ارزش ها و الگوهای مصرف و نیازها متحول می شود تمایل به خرید از بازار سنتی کمتر می شود.
از سوی دیگر هزینه های زندگی چنان بالاست که میزان تولید و بهای نهایی کالا جوابگوی نیازهای تولید کننده و فروشنده نیست دیگر خرید بسکمک از کالاها نه برای کارایی و کاربرد در امور روزانه بلکه برای خرید و نگهداری آن ها در منزل است.
با زیاد شدن مغازه های ثابت در سطح شهر و به خصوص اطراف بازار امروزه از اهمیت این بازار کاسته شده است.
پنجشنبه بازار میناب از جمله موزه های فرهنگی و هنری بجای مانده از دوران کهن میناب است که تاریخ آن با تاریخ میناب درآمیخته است و میراثی گران بها که روزگاری یکی از بزرگ ترین باراندازهای جهان بوده است.
این بازار اگرچه نسبت به گذشته رونق خود را از دست داده ولی هنوز یک مرکز اشتغال برای افراد منطقه است و محلی برای عرضه محصولات بومی و صنایع دستی است که خود به اقتصاد منطقه کمک می کند.
در سال 1394 شیوه سنتی برگزاری بازارهای هفتگی: پنج شنبه بازار میناب در فهرست معرف و در خطر ملی به ثبت رسیده است.
* گزارش از بهاره جوشعار کارشناس میراث فرهنگی
منبع: میراث آریا